نوراجوننوراجون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

نفس مامان وبابا

روزهای انتظار

مامانی این روزهابدجوری فکرم مشغول توه...همش وول میخوری نانازم...دوست دارم هرچه زودتروسایلتوبچینمو منتظراومدنت بشم...مامانی روزجشن هم عکس میگیرمومیزارم تووبلاگت..به امیداون روزکه همدیگروببینیم عزیزدلم
12 مهر 1391

نورا...ستاره نورانی ما

سلام مامانی فدات شم...دارم الان میرم پیش دکترم تاصدای قلب نازتوبشنوم فدای لگدای نازت دیشب بابابایی رفته بودیم خرید دیگه تقریباهمه ی وسایلای دخملموگرفتیم  فقط چندتاچیزکوچولومونده   تاچندوقت دیگه عکسای سیسمونیتومیزارم . الان هفته 27هستم.ایدوارم زودترببینمت خوشگلم دیگه دلم داره برای دیدنت پرمیکشه اماازیه طرف میترسم دلم برای روزایی که نانازم تودلمه تنگ بشه    ...
2 مهر 1391

نورا...ستاره نورانی ما

سلام مامانی فدات شم...دارم الان میرم پیش دکترم تاصدای قلب نازتوبشنوم فدای لگدای نازت دیشب بابابایی رفته بودیم خرید دیگه تقریباهمه ی وسایلای دخملموگرفتیم فقط چندتاچیزکوچولومونده تاچندوقت دیگه عکسای سیسمونیتومیزارم . الان هفته 27هستم.ایدوارم زودترببینمت خوشگلم دیگه دلم داره برای دیدنت پرمیکشه اماازیه طرف میترسم دلم برای روزایی که نانازم تودلمه تنگ بشه ...
2 مهر 1391
1